-
۲۰۶
+متن شبهه یا سوال:
لطفا صحت و سقم این حدیث را بیان کنیدد: تهران در آخر زمان:...
از امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که به مفضل فرمودند: «بدان ای مفضل، در حوالی ری، کوه سیاهی است که در دامنۀ آن شهری بنا خواهد شد که آن را طهران می نامند، و آن دار الزوراء است که قصرهایش(خانه های مجلل) مثل خانه های بهشتی و زن هایش مثل حور العین است.
بدان ای مفضل! آن زن ها لباس کفار می پوشند و خود را به شکل مستکبرانه ای در می آورند، بر زین ها سوار می شوند (مرکب های روز،…)، به همسران خود تمکین نمی کنند، درآمد شوهرشان کفاف مخارج آن ها را نمی دهد؛… بدان درآخرزمان اگر می خواهی دینت را حفظ کنی در این شهر سکونت نکند، از آن جا فرار کنید و به قله کوه ها فرار کنید، از سوراخی به سوراخ دیگر، مانند فرار روباه با بچه هایش….» زیرا به ناگاه به حادثه ای چنان نابود و درهم کوبیده شود که کسانی که قبلا آنرا دیده اند ازانجا گذر کنند تصور کنند مسیررا اشتباه آمده اند.
منبع: حدیث بیست و هفتم در سفینه النجاه و در علائم الظهور ناظم الاسلام کرمانی و در منتخب التواریخ نقل شده از بحار الانوار مجلسی رحمت الله علیه…!
+پاسخ کوتاه :
1. متن ذکر شده تجمیع چند روایت مختلف در رابطه با آخرالزمان است (از چند روایت مختلف جزء جزء برداشته شده و روایت واحدی نیست)، به این معنی که روایتی با این متن و این عبارات در هیچ سندی وجود ندارد.
2. بخش آخر متن که می گوید: ناگاه به حادثه ای … مربوط به روایتی است که صراحتا از زوراء به بغداد اراده شده است.
3. در اینکه به شهر بغداد، زورا گفته شده هیچ شکی نیست همانطور که در شعرها و متون عربی بارها این شهر را زورا نام برده اند، حتی همین الان هم در شهر بغداد تیم فوتبالی به همین نام وجود دارد.
4. برای زورا چندین منظور وجود دارد مثل بغداد، دجله، مدینه، تهران. پس باید در بحث احادیث و علائم ظهور توجه داشت که کدامیک مورد نظر است. بنابراین هرگاه کلمه زوراء در روایتی به صورت مطلق و بدون قرینه استعمال شده باشد، به منطقه بغداد حمل می شود، مگر در صورتی که قرینه باشد که منظور منطقه دیگری است.
5. در روایاتی هم که زوراء را تفسیر به ری میکند مشکلات عدیده ای وجود دارد؛
– یا از حیث سندیت دارای ضعف شدید است، یعنی سند آن معتبر و قابل پذیرش نیست.
– یا از حیث متن و دلالت تشویش و بهم ریختگی شدیدی دارد.
– یا در کتابهایی مثل هدایه الکبری که خود کتاب و نویسنده اش از قرنها پیش مورد طعن زیاد قرار داشته و از دیدگاه علمای – بزرگی چون نجاشی رد شده و تضعیف شده اند.
– یا اگر در کتابی مثل خصال که معتبر است آورده شده از سوی خود شیخ صدوق به طور ضمنی و از سوی شارحین آن به صراحت دروغ بودن آن اعلام شده است.
در نتیجه میتوان بیان کرد حدیث مذکور قابل استناد نمیباشد.
منیع : مرکز پاسخگویی به شبهات