آیا مردم ایران به زور شمشیر و ظلم اعراب مسلمان شدند؟!

  • ۵۸
آیا مردم ایران به زور شمشیر و ظلم اعراب مسلمان شدند؟!

+متن شبهه یا سوال:

آیا مردم ایران به زور شمشیر و ظلم اعراب مسلمان شدند؟!


+پاسخ کوتاه :

1. ایرانیان همواره قومی بودند که در مقابل فرهنگ های مهاجم و بیگانه مقاومت کرده، در ملیت دیگران هضم نشده اند. از طرفی، آزاد اندیشی و حق گرایی، ویژگی دیگر ملت ایران است که باعث خضوع ایشان در برابر حقیقت گشته است.

– مردم ایران قومی نبودند که با تهدید و ارعاب و زیر قبضه شمیر فرهنگ و اخلاقیات خود را واگذاشته و به آیین قوم غالب روی آورند خصوصا در شرایطی که هم به لحاظ دانش جنگی، تسلیحات و فنون نظامی و هم به لحاظ نفرات و بدنه اجتماعی نسبت به مهاجمین و بلکه تمام اقوام زمان خویش برتری قابل توجه ای داشتند.

– اگر مردم ایران مردمی بودند که به زور شمشیر دین و مذهب خود را عوض می‌کردند چرا این تغییر مذهب را در زمان حمله مغول و حمله های سنگین تری که به ایران صورت گرفت نمی‌بینیم؟!

2. دکتر زرین کوب بیان می‌دارد:
سقوط دولت ساسانی به دست عرب انجام شد، ولی نه به خاطر قدرت زرهی عرب بلکه ضعف و فساد بر دولت ساسانی غلبه کرده بود. اصلا مقارن هجوم عرب، ایران از پای درآمده بود. دولت ساسانی در آن روزگار مانند مرده حضرت سلیمان (ع) بود که بر عصایی تکیه داشت و موریانه عصا را خورد و آن پیامبر به زمین افتاد. ضعف و فساد در همه ارکان کشور راه یافته و دولت ساسانی روی به نکبت و ذلت نهاده بود. (تاریخ ایران بعد از اسلام، ص 157-158)

3. دکتر زرین کوب درباره تأثیر مذهب در حمله اعراب به ایران می‌نویسد:
نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفتگوهای دینی و فلسفی گرم بود. بسیاری از ایرانیان، از همان آغاز کار دین مسلمانی را با شور و شوق پذیرفتند. دین تازه ای را که عرب ها آورده بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش برتر می‌یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بی شائبه اسلام، شرک و کفر می‌شناختند. (زرین کوب، دو قرن سکوت، ص۲5۳)

4. استاد مطهری رمز اسلام آوردن ایرانیان را در این می‌داند که اسلام یک فرهنگ و محتوای بیگانه و مهاجم نبود بلکه اسلام نسبتش با همه ملت ها «علی السواء» بود، شعارهایش شعارهای کلی و عمومی و انسانی بود و همه ملت ها آن را می‌پسندیدند. مسئله ملیت و قومیت به معنایی که امروز میان مردم مصطلح است در اسلام هیچ اعتباری نداشت بلکه این دین همه اقوام مختلف جهان را برابر می‌دانست. از ابتدا نیز دعوت اسلامی مختص به ملت و قوم خاصی نبود. از طرفی تعالیم معقول، خرد پسند و فطری اسلام کشش و جاذبه خاصی داشت که به موجب آن جاذبه ملل مختلف را تحت نفوذ خود قرار می‌داد. (مطهری، خدمات متقابل اسلام وایران، ص62)

5. بسیاری از شهرهای ایران به وسیله صلح توسط مردم به سپاه اعراب تسلیم شد و مفاد صلح نامه ها در کتب و اسناد تاریخی موجود است اما در هیچ یک از این صلح نامه ها اجباری یا حتی توصیه ای به ایرانیان برای مسلمان شدن نوشته نشده است.

6. اسناد و شواهد بیشماری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه ایرانیان بعد از تسلیم شدن در برابر مسلمین، در اعمال و مناسک مذهبی خود آزاد بوده و آتشکده ها همچنان بر پا بود. به آن ها این امکان داده می‌شد که مسلمان شوند یا دین خود را حفظ کرده و جزیه بپردازند. به گفته دکتر زرین کوب «مجوس هم جزیه های که به اسلامیان می‌پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ساسانیان می‌دادند».

7. در انتها ذکر این نکته لازم است که؛ امام علی (ع) و امام حسن و امام حسین (ع) در هیچ فتحی از فتوحات عصر خلفا شخصاً حضور نداشتند و مطالبی که در فضای مجازی منتشر می‌شود صحت ندارد و فاقد اعتبار است.


+پاسخ مفصل :

1. ایرانیان همواره قومی بودند که در مقابل فرهنگ های مهاجم و بیگانه مقاومت کرده، در ملیت دیگران هضم نشده اند. از طرفی، آزاد اندیشی و حق گرایی، ویژگی دیگر ملت ایران است که باعث خضوع ایشان در برابر حقیقت گشته است.

مردم ایران قومی نبودند که با تهدید و ارعاب و زیر قبضه شمیر فرهنگ و اخلاقیات خود را واگذاشته و به آیین قوم غالب روی آورند خصوصا در شرایطی که هم به لحاظ دانش جنگی، تسلیحات و فنون نظامی و هم به لحاظ نفرات و بدنه اجتماعی نسبت به مهاجمین و بلکه تمام اقوام زمان خویش برتری قابل توجه ای داشتند.

اگر مردم عزیز ایران مردمی بودند که به زور شمشیر دین و مذهب خود را عوض می‌کردند چرا این تغییر مذهب را در زمان حمله ی مغول و حمله های سنگین تری که به ایران صورت گرفت نمی‌بینیم؟

اسناد و شواهد بیشماری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه ایرانیان بعد از تسلیم شدن در برابر مسلمین، در اعمال و مناسمک مذهبی خود آزاد بوده و آتشکده ها همچنان بر پا بود. به آن ها این امکان داده می‌شد که مسلمان شوند یا دین خود را حفظ کرده و جزیه (منطق دریافت جزیه علامت تسلیم بودن غیرمسلمانان و همچنین تعهد فاتحان بر محافظت نظامی از مردم در مقابل حملات گروه های دیگر بود) بپردازند. به گفته زرین کوب «مجوس هم جزیه های که به اسلامیان می‌پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ساسانیان می‌دادند.»

همچنان که در تاریخ فتح ایران گزارش اسلام آوردن بخش یا تمامی یک شهر مانند آنچه در قزوین گزارش شده بسیار نایاب است.
به گفته زرین کوب «فتح اسلامی با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود خاصه در جاهایی که مردم از نظر اسلام اهل کتاب بودند یا در ردیف آن. یهود، نصارا، مجوس، صابئین و… با وجود محدودیتی که اهل ذمه در اسلام داشتند، اسلام آزادی و آسایش آن ها را تا حد ممکن تأمین می‌کرد و به ندرت ممکن بود بدون نقض عهدی مورد تعقیب باشند.»

– همچنین درباره تأثیر مذهب در حمله اعراب به ایران می‌نویسد:
نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفتگوهای دینی و فلسفی گرم بود. بسیاری از ایرانیان، از همان آغاز کار دین مسلمانی را با شور و شوق پذیرفتند. دین تازه ای را که عرب ها آورده بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش برتر می‌یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بی شائبه اسلام، شرک و کفر می‌شناختند. آن شور حماسی نیز که در طبایع تند و سرکش هست و آنان را وا می‌دارد که هر چه را پاک و نیک و درست است، ایرانی بشمارند و هر چه را زشت و پلید و نادرست است غیر ایرانی بدانند، در دل های آن ها نبود. از این رو آیین مسلمانی را دینی پاک و آسان و درست یافتند و با شوق و مهر بدان گرویدند. (زرین کوب، دوقرن سکوت، ص۲5۳)

۲. استاد مطهری رمز اسلام آوردن ایرانیان را در این می‌داند که اسلام یک فرهنگ و محتوای بیگانه و مهاجم نبود بلکه اسلام نسبتش با همه ملت ها «علی السواء» بود، شعارهایش شعارهای کلی و عمومی و انسانی بود و همه ملت ها آن را می‌پسندیدند. مسئله ملیت و قومیت به معنایی که امروز میان مردم مصطلح است در اسلام هیچ اعتباری نداشت بلکه این دین همه اقوام مختلف جهان را برابر می‌دانست. از ابتدا نیز دعوت اسلامی مختص به ملت و قوم خاصی نبود. از طرفی تعالیم معقول، خرد پسند و فطری اسلام کشش و جاذبه خاصی داشت که به موجب آن جاذبه ملل مختلف را تحت نفوذ خود قرار می‌داد. (مطهری، خدمات متقابل اسلام وایران، ص62)

ایرانیان نیز که از وضع حکومتی و دینی خود – فساد و انحطاط و بی روح شدن آیین زردشت، وجود امتیازات بسیار خشن طبقاتی در جامعه، اختلافات و جنگ های داخلی- به تنگ آمده بودند به تدریج این نور حقیقت را که «علی السوا» بر تمام جهانیان پرتو می‌افکند پذیرفتند.

اسلام ایرانیان، جبری و به زور شمیشر نبوده است؛ هرچند ایرانیان در مقابل حمله مسلمانان و اشغال ایران مقاومت نشان دادند اما نهایتا پذیرش اسلام از جانب ایشان اختیاری و از روی شناخت و درک تعالیم و معارف اسلام بوده است. در ادامه، ضروری است به بررسی حادثه فتح ایران و نقش کشورگشایی های خلفا در توسعه اسلام بپردازیم.

۳. حال که سخن به عرصه فتح و جنگ راه یافته و بنا را بر نقد کشورگشایی خلفا گذاشته ایم؛ بررسی مشروعیت این جنگ ها لازم به نظر می‌رسد. صرف نظر از اینکه تنها جنگ و فتحی مشروعیت دارد که بافرمان نبیّ خدا و جانشینان بر حقش صورت گیرد و یا در مقام دفاع واقع شود معتقدیم غالب جنگ هایی که بعد از وفات نبیّ اکرم (ع) صورت گرفت، با تعالیم و آداب جنگی اسلام ناسازگار است. آیا اگر پیامبر از دنیا نمی‌رفت یا طبق وصیت ایشان مردم با امیرالمؤمنین (ع) بیعت می‌کردند باز هم مسلمانان و همسایگان اسلام درگیر چنین جنگ هایی می‌شدند؟ استاد شهید مرتضی مطهری دراین باره می‌گوید: «پیغمبر هم اصلاً وصیّت نکرد که بعد از من فتوحات کنید با آن که انواع وصیّت ها کرد، در ذائقه ها فتوحات شیرین است، امّا معلوم نیست مورد تصویب عقل باشد.» (مطهری، مجموعه آثار ، ج 3/ ص 20).

امام علی (ع) و امام حسن و امام حسین (ع) در هیچ فتحی از فتوحات عصر خلفا شخصاً حضور نداشتند. تنها همکاری حضرت در این باره، ارائه مشاوره و راهنمایی در مواردی بود که خلیفه اول و دوم از آن حضرت درخواست می‌کردند. بی‌تردید علت این همکاری و مشاوره نیز همانند سکوت و خانه نشینی حضرت، چیزی جز دوام و بقاء اسلام نبوده است. محتوای مشاوره های حضرت و تنگناهایی که خلفا را ناچار به مشاوره با ایشان می‌کرد، دلیل روشنی بر این مدعا است.

۴. مرحوم دکتر علی شریعتی نیز درباره ثمرات حضور اسلام در ایران می‌نویسد: «در کنفرانس‌های (حسینیه) ارشاد نشان داده‌ام که اصولا ملیت ایرانی پس از حمله عرب بوجود آمد! علمای ملی شده اخیر هم بسیار زور زدند تا به جای نبوغ‌های جهانی، همچون ابوعلی و خوارزمی، حتی یک چهره باارزش علمی و ادبی در ایران باستان بیابند، نیافتند.» (بازگشت به کدام خویش؟، ص 402)

۵. دکتر عبدالحسین زرین کوب می‌گوید:
سقوط دولت ساسانی به دست عرب انجام شد، ولی نه به خاطر قدرت زرهی عرب بلکه ضعف و فساد بر دولت ساسانی غلبه کرده بود. اصلا مقارن هجوم عرب، ایران از پای درآمده بود. دولت ساسانی در آن روزگار مانند مرده حضرت سلیمان علیه السلام بود که بر عصایی تکیه داشت و موریانه عصا را خورد و آن پیامبر به زمین افتاد. ضعف و فساد در همه ارکان کشور راه یافته و دولت ساسانی روی به نکبت و ذلت نهاده بود. (تاریخ ایران بعد از اسلام، ص 157-158)

۶. دکتر عبدالحسین زرین کوب در تاریخ ایران بعد از اسلام به داستان کفشگری اشاره می‌کند که آرزو داشت پسرش درس بخواند چون در پسر خود هوش زیاد و استعداد فراوان می‌دید. او حاضر شد برای این کار، خرج زیادی هم بکند، ولی وقتی به نوشیروان گفتند که فلان کفشگر حاضر است علوفه فراوانی برای لشگر ایران تهیه کند به شرط اینکه پسرش بتواند درس بخواند، نوشیروان قبول نکرد و علوفه ها را پس دادند. کشوری که در آن علم در اختیار گروه خاصی باشد، کشور ماندگار نخواهد شد و شکست می‌خورد در حالی که دین اسلام و مسلمانان علم را برای همه می‌خواستند. در زمان ساسانیان به خاطر طبقاتی بودن علم، به علم توجه زیادی نشد حتی در آن زمان، کتاب کم نوشته شد.

– مناشه می‌گوید: ایرانیان بقایای تمدن تلطیف شده و پرورده ای را به اسلام تحویل دادند که بر اثر حیاتی که این دین در آن دمید، جان تازه گرفت. (خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 328، به نقل از تمدن ایرانی، به قلم جمعی از خاورشناسان، ترجمه دکتر عیسی بهنام)

7. طبق اسناد تاریخی آتشکده ها و عبادتگاه های زرتشتیان بعد از حمله ی اعراب نابود نشد و امروزه که در ایران اسلامی آن آثار تاریخی را همچنان صحیح و سالم پس از هزاران سال می‌بینیم خود گواهی بر عدم حمله اعراب به مقدسات و مذهب مرسوم مردم ایران می‌باشد.

8. بسیاری از شهرهای ایران به وسیله صلح توسط مردم به سپاه اعراب تسلیم شد و مفاد صلح نامه ها در کتب و اسناد تاریخی موجود است اما در هیچ یک از این صلح نامه ها اجباری یا حتی توصیه ای به ایرانیان برای مسلمان شدن نوشته نشده است.


منیع : مرکز پاسخگویی به شبهات


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
پاسخ به شبهات و بیان دستاوردها