-
۳۷
+متن شبهه یا سوال:
چرا ارث زن نصف مرد است؟ آیا این ظلم به زن نیست؟؟
+پاسخ کوتاه :
۱. این قانون که ارث زن نصف مرد است عمومیت ندارد و در مواردی ارث زن و مرد مساوی است، برای مثال اگر مرد یا زنی از دنیا بروند ارثی که به پدر و مادر او میرسد مساوی است پس این حرف که کلا ارث مرد در اسلام دو برابر زن میباشد باور درستی نیست.
۲. در اسلام برای مرد وظائفی مقرر شده است که این وظائف بار مالی و مسئولیت اقتصادی همسر و فرزندانش میباشد. در صورتیکه زن نسبت به مالی که از ارث به دست میآورد استقلال دارد اما مرد وظیفهی دادن نفقهی همسر و فرزندان، شیر بهاء به زن، نحله و تامین مهریه، مسکن و… از وظایف مرد است.
امام صادق(ع) در رابطه با اینکه چرا ارث زن نصف مرد است فرمودند: به خاطر اینکه زن نه موظّف به پرداخت دیه اى [در مورد عاقله] است و نه نفقه اى بر او واجب است و نه جهادى ـ حضرت چند مورد دیگر را برشمرد ـ و این وظایف همه به عهده مرد است. به این دلیل براى مرد دو سهم و براى زن یک سهم در نظر گرفته شده است. (علل الشرائع: باب371)
۳. در عصر جاهلیت به دلیل اینکه به اصطلاح زن نانآور نیست و وظیفه ای نسبت به تامین مخارج زندگی ندارد او را از ارث محروم میکردند، امروز هم برخی ادیان با همین اعتقاد زن را از ارث محروم میکنند.
بعنوان مثال در شریعت یهود، یهودیان براساس مردگرایی قانونی تصویب کردند که تا وقتی مردی از ورثه وجود دارد، زنان اعم از همسر و دختر و عمه و خاله اصلاً ارث نمیبرند و میراث باید بین ورثه ذکور تقسیم شود.
اما در قانون مترقی اسلام این ارث برای اشخاص عملا به دو بخش تقسیم شد یک بخش مبلغی که هر انسان چه زن و چه مرد به سبب انتساب به میت به صورت مساوی دریافت میکنند و بخش دوم یا آن سهم مضاعف که به مرد اعطاء شد به دلیل همان عدم استقلال مرد در تصرف؛ به این معنا که وظایف مالی در اسلام برای مرد مقرر شده است. در مقابل این مال مرد وظایفی به عهده دارد که بخش اعظم آن به انجام آن وظایف که مخارج همسر و فرزندان است میرسد.
+پاسخ مفصل :
این سوال از سوال های پر تکراری است که توسط فمنیسم بر آن دامن زده میشود با این عنوان که عدم تساوی ارث زن و مرد و ظلم به زن است که در پاسخ چند موضوع قابل بحث باید مورد تامل قرار بگیرد.
۱. این قانون که ارث زن نصف مرد است عمومیت ندارد و در مواردی ارث زن و مرد مساوی است، برای مثال اگر مرد یا زنی از دنیا بروند ارثی که به پدر و مادر او میرسد مساوی است پس این حرف که کلا ارث مرد در اسلام دو برابر زن میباشد باور درستی نیست و موارد خلاف آن هم وجود دارد.
۲. در اسلام برای مرد وظائفی مقرر شده است که این وظائف بار مالی و مسئولیت اقتصادی همسر و فرزندانش میباشد. در صورتیکه زن نسبت به مالی که از ارث به دست میآورد استقلال دارد اما مرد وظیفهی دادن نفقهی همسر و فرزندان، دادن شیر بهاء به زن(زن موظف به شیر دادن به فرزندان نیست و در مقابل شیر دادن میتواند مبلغی تحت عنوان شیر بهاء دریافت نماید)، دادن نحله(زن موظف به انجام دادن کار های خانه نیست و اگر انجام دهد میتواند مبلغی تحت عنوان نحله دریافت نماید) و تامین مهریه، مسکن و… از وظایف مرد است.
پسری که مجرد است در آینده نه چندان دور متاهل میشود و تمام این مخارج بر عهدهی اوست درحالیکه وقتی ارثی به زن میرسد در تصرف در آن استقلال دارد و در مقابل دیگران وظیفه ی واجبی ندارد که بخواهد نفقهی کسی یا مهریه و… را بدهد به همین دلیل ارثی که به مرد میرسد در غالب موارد بخاطر وظائفی که مرد دارد و عدم استقلال وی در هزینه کردِ آن مال، دو برابر ارث زن میباشد.
علل الشرائع عن هِشام بن سالِمٍ: إنَّ ابنَ أبی العَوجاءِ قالَ للأحوَلِ : ما بالُ المَرأةِ الضَّعیفَةِ لَها سَهمٌ واحِدٌ و لِلرّجُلِ القَوِیِّ المُوسِرِ سَهمانِ ؟ قالَ : فذَکَرتُ ذلکَ لأبی عبدِ اللّه ِ علیه السلام فقالَ أن لَیسَ لَها عاقِلَةٌ و لا نَفَقَةٌ و لا جِهادٌ ـ و عَدَّ أشیاءَ غَیرَ هذا ـ و هذا علَى الرِّجالِ ؛ فلِذلکَ جُعِلَ لَهُ سَهمانِ و لَها سَهمٌ؛ علل الشرائع ـ به نقل از هشام بن سالم ـ : ابن ابى العوجاء به [محمّد بن نعمانِ] اَحول گفت: این زن ضعیف و بیچاره چه تقصیرى کرده است که داراى یک سهم[از ارث] باشد، اما مرد توانمند مالدار دو سهم داشته باشد؟ احول مىگوید: من این سخن را براى حضرت صادق علیه السلام باز گفتم. امام فرمود: به خاطر اینکه زن نه موظّف به پرداخت دیه اى [در مورد عاقله] است و نه نفقه اى بر او واجب است و نه جهادى ـ حضرت چند مورد دیگر را برشمرد ـ و این وظایف همه به عهده مرد است. به این دلیل براى مرد دو سهم و براى زن یک سهم در نظر گرفته شده است.» (علل الشرائع: باب 371)
الإمام العسکریِّ علیه السلام ـ أیضا ـ : إنّ المَرأةَ لَیس علَیها جِهادٌ و لا نَفَقَةٌ ، و لا علَیها مَعقُلَةٌ ، إنّما ذلکَ علَى الرِّجالِ. فقلتُ فی نَفسی : قَد کانَ قیلَ لی : إنّ ابنَ أبی العَوجاءِ سألَ أبا عبدِ اللّه ِ علیه السلام عَن هذهِ المَسألَةِ فأجابَهُ بهذا الجَوابِ ، فأقبَلَ أبو محمّدٍ علیه السلام علَیَّ فقالَ : نَعَم، هذهِ المَسألَةُ مَسألَةُ ابنِ أبی العَوجاءِ ! و الجَوابُ مِنّا واحِدٌ ! ؛ امام عسکرى علیه السلام ـ در پاسخ به همین سؤال ـ فرمود : چون زن نه جهادى بر عهده اوست، نه نفقه اى و نه دیه اى[در مورد عاقله] بلکه این وظایف به عهده مردها گذاشته شده است. [راوى مى گوید:] در دلم گفتم: به من گفته شده بود که ابن ابى العوجاء همین سؤال را از حضرت صادق علیه السلام کرد و ایشان نیز همین جواب را به او داد. ابو محمّد علیه السلام رو به من کرد و فرمود: بله، این سؤال سؤال ابن ابى العوجاء است و پاسخ همه ما یکى است! (الکافی : 7/85/2.)
۳. در عصر جاهلیت به دلیل اینکه به اصطلاح زن نان آور نیست و وظیفه ای نسبت به تامین مخارج یک زندگی ندارد او را از ارث محروم میکردند و او را در زمرهی دریافت کنندگان ارث قرار نمیدادند و امروز هم برخی ادیان با همین اعتقاد زن را از ارث به کلی محروم میکنند اما در قانون مترقی اسلام این ارث برای اشخاص عملا به دو بخش تقسیم شد یک بخش مبلغی که هر انسان چه زن و چه مرد به سبب انتساب به میت به صورت مساوی دریافت میکنند و بخش دوم یا آن سهم مضاعف که به مرد اعطاء شد به دلیل همان عدم استقلال مرد در تصرف به این معنا که وظایف مالی در اسلام برای مرد مقرر شده است. در مقابل این مال مرد وظایفی به عهده دارد که بخش اعظم آن به انجام آن وظایف که مخارج همسر و فرزندان است میرسد.
ارث در میان شریعت یهود
یهودیان براساس مردگرایی قانونی تصویب کردند که تا وقتی مردی از ورثه وجود دارد، زنان اعم از همسر و دختر و عمه و خاله اصلاً ارث نمیبرند و میراث باید بین ورثه ذکور تقسیم شود. در تورات نوشته شده: و بنی اسرائیل را خطاب کرده بگو: اگر کسی بمیرد و پسری نداشته باشد، ملک او را به دخترش منتقل کنید. (محمد حسن زمانی، مستشرقان و قرآن، ص 464)
ارث در شریعت مسیح
آیین مسیحیت چون بر اساس معنویت و اخلاق و آخرت گرایی بناشده است، انجیل شریعت و قانون و فقه مستقل و مشخصی را ارائه نکرده و لذا ارباب کلیسا مسیحیان را به شریعت یهود ارجاع دادند. (محمد حسن زمانی، مستشرقان و قرآن، ص 464)
تمدن ایران باستان
در تمدن ایران باستان اصولا زن بخشی از اموال و دارایی مرد به شمار میآمد. در میان نژاد آریایی محرومیت دختران از ارث یک قاعده بود. ولی هرگاه پدر میمرد و دختر ازوداج نکرده بود، میتوانست از ترکه پدر به اندازه نصف سهم پسر، برخوردار گردد. در این نظام از میان زنان تنها ممکن بود که محبوب ترین آنها به عنوان یکی از پسران شوهر بشمار آمده و از او ارث ببرد. (شهرزادی، موبد رستم، قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانی)
۴. در عصر جاهلیت و در برخی ادیان و مذاهب زن استقلال در اموال خود نداشت و مرد میتوانست در اموال وی بدون اذن وی تصرف کند و چون مرد مخارج زن را میدهد میتواند اموال همسر و فرزندانش را تصرف نماید. اما اسلام زن و حتی فرزندان را دارای استقلال مالی دانست و حق مالکیت در اموالشان را به آنها داد. مرد در اسلام حق تصرف در اموال زن را ندارد. این در حالیست که مرد این استقلال را عملا در ارثی که به او میرسد ندارد. چون وظائفی که ذکر شد برای او مقرر شده است.
جالب اینکه تا قبل از اسلام در بسیاری از جوامع بشری، نه تنها زن استقلال مالی و اقتصادی نداشت و صاحبان چنان تفکری او را اساساً انسان ندانسته و یا او را مثل صغیر، مجنون، ممنوع از تصرف در اموالش میدانستند؛ بلکه خود زن را نیز از مستملکات مرد به حساب میآورند. (تفسیر المیزان، ج 2، ص 394)
زراره میگوید: امام باقرعلیه السلام فرمود: زنی که بالغ و رشید است، میتواند خرید و فروش کند، برده آزاد کند، شهادتش قبول است و برای هرگونه تصرفی در اموالش مجاز میباشد. (استبصار، ج 3، ص 234 / تهذیب، ج 7، ص 378.)
۵ با این مقدمات که بیان شد توازن و عدالت در تقسیم ارث با توجه به وظائف افراد در مقابل دریافتی که از ارث دارند و استقلالشان در آن دریافتی با همین نوع توزیع اسلامی محقق میشود و در واقع اگر اعتراضی هست از سوی مردان باید باشد که حتی بیش از نصف این ارث را باید خرج وظائفی که دین برای آنها در مقابل همسر و فرزندان مقرر کرده است هزینه کنند و در واقع همان نصف ارث را که زنان دارند در عمل برای مرد همان میزان هم باقی نمیماند.
منیع : مرکز پاسخگویی به شبهات