درخواست مذاکره صدام پیش از جنگ و بی توجهی امام خمینی!

  • ۲۴
درخواست مذاکره صدام پیش از جنگ و بی توجهی امام خمینی!

+متن شبهه یا سوال:
« در یکی از سفر هایم به ایران حدود سال ۱۳۷۱ /۱۹۹۲، روزی در حضور مرحوم مهندس بازرگان ‏صحبت به جنگ ایران و عراق کشید و اینکه ایا ممکن بود در ان شرایط از این جنگ پیش گیری کرد؟
ایشان ‏خاطره زیر را در این زمینه نقل کردند:روزی در سال ۱۳۵۹ از شورای انقلاب از من خواستند برای مشورت در مسئله مهمی در جلسه شورا شرکت ‏کنم . وقتی به جلسه رفتم دیدم اقای دعائی سفیر ایران در عراق نیز در جلسه حضور دارد. گفتند اقای دعایی ‏گزارشی دارند. اقای دعایی بیان کرد که در ماههای اخیر هر چند وقت یکبار و گاهی گاهی هرهفته مرا به ‏وزارت امور خارجه احضار و با ارائه مدارکی به دخالتها و کوشش ایران برای اخلال و اشفتگی در عراق ‏اعتراض مینمایند و من توضیح میدهم که این ها کار دولت ایران نیست و گروههای خود سرند که دنبال قدرت ‏نمایی هستند و نظایر این نوع استدلالها برای رفع اعتراض. اما هفته گذشته صدام حسین مرا احضار کرد و پس از ‏بیان اعتراض شدید به دخالتها و اخلالها گفت این وضع برای من قابل تحمل نیست. شما بروید تهران و به اقای ‏خمینی بگویید من اولین دولتی بودم که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) ‏خودم شخصا به ایران میایم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنیم اگر مایل نیستند با من مذاکره کنند من یک هیئت ‏عالیرتبه به ایران میفرستم و یا دو لت ایران یک هیئت عالی برای مذاکره به عراق بفرستدتا اختلافات فیما بین حل ‏شود زیرا ادامه این وضع برای من قابل تحمل نیست و من برای خاتمه دادن به این وضع به ایران حمله نظامی ‏خواهم کرد. سپس اقای دعائی تاکید کرد که این ادمی است که حمله خواهد کرد. شورای انقلاب تصمیم میگیرد که اقای دعایی به اتفاق اقای مهندس بازرگان و اقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا ‏و تعین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند. در این دیدار ابتدا اقای دعایی شرح کامل ماجرا ونهایتا تهدید صدام را ‏بیان میکند رهبر انقلاب در پاسخ به او میگویند محلش نگذارید. سپس اقای مهندس بازرگان به استدلال میپردازد ‏که باید توجه کرد که امروزه موقعیت ما به علت اعمال تندی که شده ومواضع تندتری که اتخاذ گردیده است در ‏بین ملل جهان چندان مطلوب نیست و اگر گرفتار جنگ شویم کسی از ما حمایت نخواهد کرد بلکه از طرف مقابل ‏ما حمایت خواهند کرد. ازاین گذشته و ضعیت ارتش به علت اعدام بسیاری از فرماندهان عالی و درجات پائین تر و ‏اهانت های بسیاری که به ارتش و ارتشیان از افراد وگروههای مختلف شده ومیشود وضع بسیار نامناسبی دارد ‏وبکلی فاقد روحیه لازم است. از این گذشته تسلیحات نظامی ما عمدتا امریکایی است و با مشکلات میان دو کشور ‏دیگر دسترسی به لوازم یدکی مشکل و شاید غیر ممکن باشد. براینها باید اضافه کرد که جهان غرب و حتی کشور ‏های عربی محال است بگذارند ما پیروز شویم. بنا بر این باید از وقوع جنگ جلو گیری کنیم. رهبر انقلاب در ‏پاسخ میگویند گفتم محلش نگذارید. مجددا اقای دکتر بهشتی شروع به استدلال میکند اما آیت الله خمینی تا سخن او ‏پایان گیرد تحمل نمیکنند واز جایشان برمیخیزند و برای بار سوم تکرار میکنند که گفتم محلش نگذارید و بطرف ‏در اندرونی حرکت میکنند . اقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود میگوید اقا من به بغداد نخواهم رفت اقای ‏خمینی که نزدیک در اندرونی رسیده بودند پس از تامل کوتا هی رویشان را را بطرف دعایی برگردانده ومیگویند ‏وظیفه شرعی ات می باشد که بروی وبدون اینکه منتظر پاسخ شوند به قسمت اندرونی وارد میشوند. به شورای ‏انقلاب برمیگردند و اقای دعایی بسیار ناراحت بوده در حالیکه گریه میکرده است میگوید به خدا قسم او (صدام) ‏حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمیتواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله میکند. »

خاطرات سید محمود دعایی


+پاسخ کوتاه :
1. نه تنها این ماجرا در منابع معتبر یافت نشد ، بلکه با دلایل ساده قابل رد است .

2. سید محمود دعایی شخصا این خاطره و روایت را تکذیب کرده و آن را کذب محض دانسته است !

3. صدام با خیال سوء استفاده از نوپا بودن انقلاب ایران و با بهانه هایی واهی که همگی جهت جلب حمایت اعراب منطقه از خودش بود ، با خیال انضمام بخشهایی از خاک ایران به عراق ، به کشورمان تجاوز کرد.

4. اولین کشوری که انقلاب ایران را به رسمیت شناخت پاکستان بود و پس از آن نیز 5 کشور دیگر که عراق در آنها نیست !

5. صدام در 26 تیرماه 58 ، چند ماه پس از انقلاب ایران در عراق به قدرت رسید و اعلام حمایت عراق از انقلاب ایران در دوران حسن البکر رئیس جمهور قبل از صدام بود !

6. قرائن و شواهد تهاجم ارتش عراق از حدود پنج ماه پیش از شروع جنگ وجود داشته است اما به دلیل کارشکنی بنی صدر ، ارتش نتوانست اقدام موثری صورت دهد .

7. از مهمترین علل تضعیف و غافلگیری ارتش در ابتدای جنگ ، دخالتهای غیر تخصصی و خائنانه دولت موقت و بنی صدر در ساختار و ماموریت های ارتش بود .

8. امام خمینی (ره) با شناخت صدام و ماهیت جاه طلبش ، دستوراتی برای آمادگی در برابر تهدید او دادند . ایشان همزمان دستور مذاکره به دولت موقت دادند و از سوی دیگر آمادگی ارتش را برای دفاع خواستار شدند .


منیع : مرکز پاسخگویی به شبهات




نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
پاسخ به شبهات و بیان دستاوردها