-
۲۵
+متن شبهه یا سوال:
(بهمن جازویه)سردار و دلاورِ ایرانی و یکی از فرماندهان ساسانی همان ابن ملجم است؟
+پاسخ کوتاه :
– متن مذکور یک مطلب بی پایه و اساس و از توهمات یک شخص دین ستیز است و اینکه ابن ملجم مرادی را همان بهمن جازویه سردار ایرانی معرفی کرده است صرفا برای برانگیختن همان دعوای جاهلی بین فارس و عرب است، که البته ایرادات بسیاری دارد که تنها به بیان برخی از آن ها میپردازیم؛
1. در کتاب «طبقات الکبری» کلمه «زاذویه» یافت نشد و جلد ۵ این کتاب هم در چاپ های مختلف، کمتر از 700 صفحه دارد؛ یعنی صفحه 2633 وجود ندارد. علاوه برآن در همان کتاب طبقات الکبری که شبهه کننده به آن استناد کرده است ابن ملجم را عرب خوانده است؛ «ابن سعد نسب او را از اعراب حِمیری و از قبیله مراد معرفی میکند که با بنیجبله از قبیله کنده هم پیمان بودند.» (طبقات الکبری، ج۳، ص۳۵)
2. در «الکامل فی التاریخ» هم اثری از زاذویه یا جاذویه نیست و در آدرس ادعایی شایعه هم اثری از داستان ابن ملجم نمیباشد.
3. «تاریخ الحضارة الإسلامیة» کتاب معتبر تاریخی نیست و چاپ سال ۲۰۰۳ و کاملا معاصر است. آخرین منبع شایعه هم ناقص و غیرقابل بررسی است.
4. «مولی» معانی مختلفی دارد از جمله سرور و غالبا عبارت مولی الموالی که لقب حضرت علی(ع) است را به معنای سرور سروران دانسته اند که هیچ معنای بدی ندارد.
5. برخلاف ادعای شبهه، عرب دانستن ابن ملجم مختص شیعیان نیست و مورخان سنی هم او را از قبایل عرب دانسته اند.
6. در تاریخ طبری نیز از ابن ملجم بنام عبدالرحمن بن عمر ملجم مرادی از قبیله کنده از یمن یاد شده است قبیله وی بعد ها در مصر ساکن میشود. اثری از ایرانیت او دیده نمیشود. بلاذری به نقل از کلبى او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. گفته اند تبار وی به اعراب حمیری مىرسد.
7. در مورد ایرانی بودن ابن ملجم مرادی هیچ نوشته ای در میان مورخان عرب وجود ندارد و از او بعنوان یک عرب از قبیله مراد یا کنده یا از تبار اعراب حمیری و یا اهل یمن یاد میشود هیچ نوشته ای در مورد ایرانی بودن وی ذکر نشده است.
8. نه امام علی(ع) و نه هیچ یک از معصومین(ع) در نبردهای ایران شرکت نداشتند و موارد منتسب به ایشان ابدا صحت ندارد.
9. گزارشات تاریخی مرگ «بهمن جاذویه» سردار ایرانی را در جنگ قادسیه در سال ۱۵ هجری نقل کرده اند؛ یعنی او ۲۵ سال پیش از شهادت حضرت علی(ع) از دنیا رفته بود.
10. عظمت شخصیت امیرالمومنین علی(ع)، علاوه بر شیعیان و اهل سنت، اندیشمندان غیرمسلمان را هم به ستایش واداشته و با چنین ادعاهای سخیف و فاقد سندی، خدشه ای به شخصیت ایشان وارد نمیگردد.
+پاسخ مفصل :
– متن مذکور یک مطلب بی پایه و اساس و از توهمات یک شخص دین ستیز است و اینکه ابن ملجم مرادی را همان بهمن جازویه سردار ایرانی معرفی کرده است صرفا برای برانگیختن همان دعوای جاهلی بین فارس و عرب است، که البته ایرادات بسیاری دارد که تنها به بیان برخی از آن ایرادات در این متن میپردازیم؛
در این متن از کتاب «طبقات الکبری» نام زاذویه را نقل قول کرده است اما پس از جستجو در کتاب طبقات الکبری اصلا کلمه «زاذویه» یافت نشد و جلد ۵ این کتاب هم در چاپ های مختلف، کمتر از 700 صفحه دارد! یعنی صفحه 2633 وجود ندارد. که نویسنده ی دروغِ فوق به آن آدرس خیالی استناد نموده است.
همچنین در «الکامل فی التاریخ» هم که به آن استناد شده است اثری از زاذویه یا جازویه نیست و در آدرس ادعایی شایعه هیچ اثری از داستان ابن ملجم نمیباشد.
در بخش دیگری از این شایعه به «تاریخ الحضارة الإسلامیة» استناد نموده است که این کتاب، ابدا یک کتاب معتبر تاریخی نیست و چاپ سال ۲۰۰۳ و کاملا معاصر است. آخرین منبع شایعه هم ناقص و غیرقابل بررسی و استناد است.
اما کلمه ی «مولی» معانی مختلفی دارد از جمله این معانی سرور است. و غالبا عبارت مولی الموالی که لقب حضرت علی علیه السلام است را به معنای سرور سروران دانسته اند ودر لغتنامه ها همین معنا ذکر شده است که هیچ معنای بدی ندارد!
برخلاف ادعای شبهه کننده، عرب دانستن ابن ملجم مختص شیعیان نیست و مورخان سنی هم او را از قبایل عرب دانسته اند. از جمله در همان کتاب طبقات الکبری که شبهه کننده به آن استناد کرده است ابن ملجم را عرب خوانده است.
ابن سعد نسب او را از اعراب حِمیری و از قبیله مراد معرفی میکند که با بنیجبله از قبیله کنده هم پیمان بودند. (طبقات الکبری، ج۳، ص۳۵)
در تاریخ طبری نیز از ابن ملجم بنام عبدالرحمن بن عمر ملجم مرادی از قبیله کنده از یمن یاد شده است قبیله وی بعد ها در مصر ساکن میشود. اثری از ایرانیت او دیده نمی شود. نام پدرش نیز عمر بوده است. او در فتح مصر از سواران قبیله بنی تدؤل بود. او پیرو علی بن ابی طالب علیه السلام بود و در صفین حضور داشت ولیکن از خوارج شد. برای مطالعه بیشتر در این مورد به الأعلام، ج۳، ص۳۳۹ مراجعه کنید.
بلاذری به نقل از کلبى او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. گفته اند تبار وی به اعراب حمیری مىرسد. ابن سعد نیز مینویسد ابن ملجم از قبیلة مراد بود که با بنى جبّله از قبیلة کنده هم پیمان بودند ابن حبیب نیز او را از قبیلة تجوب، یکى از قبایل حمیری و هم پیمان قبیلة مراد خوانده اند.
در مورد ایرانی بودن ابن ملجم مرادی هیچ نوشته ای در میان مورخان عرب وجود ندارد و از او بعنوان یک عرب از قبیله مراد یا کنده یا از تبار اعراب حمیری و یا اهل یمن یاد میشود هیچ نوشته ای در مورد ایرانی بودن وی ذکر نشده است.
نه امام علی علیه السلام و نه هیچ یک از معصومین علیهم السلام در نبردهای فتح ایران شرکت نداشتند و موارد منتسب به ایشان در شبهه ی فوق ابدا صحت ندارد.
در اسلام جنگ به منظور کشور گشایی و قدرت گرایی جایز نیست. امام علی علیه السلام در این جنگ حضور نداشته اند و دلیلی وجود ندارد که ایشان اساسا با آغاز این جنگ ها موافق باشد. البته در حین جنگ ها و یا بعد از آن شرایط به گونه ای فراهم میشد که بدان جهت امام با خلفا همکاری (مشورت و راهنمایی) مینمود. همکاری امام در راستای مصالح جهان اسلام بود، به معنای تایید حکومت خلفا و تایید مشروعیت جنگ و تمام تصمیمات آن ها نبوده است و دلیلی بر شرکت حضرت در جنگ های غیر مشروع خلفا وجود ندارد.
همچنین «خطاب» نام پدر خلیفه دوم است و شغل او نبوده است!
اما بخش عجیب این شایعه آنجاست که گزارشات تاریخی مرگ «بهمن جاذویه» سردار ایرانی را در جنگ قادسیه در سال ۱۵ هجری نقل کرده اند؛ یعنی او ۲۵ سال پیش از شهادت حضرت علی علیه السلام از دنیا رفته بود.
در روز دوم جنگ قادسیه لشکر امدادی اعراب که از شام رسیده بود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که بهمن جاذویه هم یکی از آنان بود، کشته شدند.
عظمت شخصیت امیرالمومنین علیعلیه السلام، علاوه بر شیعیان و اهل سنت، اندیشمندان غیرمسلمان را هم به ستایش واداشته و با چنین ادعاهای سخیف و فاقد سندی، خدشه ای به شخصیت ایشان وارد نمیگردد.
مادام دیالافوا ـ سیاح فرانسوی ـ گوید: «احترام علی (علیه السلام) در نزد شیعه به منتهی درجه است، و حقاً هم باید این طور باشد؛ زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری ها که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضایل، عدالت و صفات نیک بینظیر بود، و نسلی پاک و مقدس هم از خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند، و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) کسی است که همه ی بت هایی را که اعراب، شریک خدای یگانه میپنداشتند شکست، و وحدت و یگانه پرستی را تبلیغ کرد. علی کسی است که تمام اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود. علی (علیه السلام) کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود. مادام دیالافوای مسیحی در ادامه ی این بحث، خطاب به خود چنین میگوید:
چشمان من! گریه کنید و اشک های خود را با آه و ناله ی من مخلوط نمایید! و برای اولاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) که مظلومانه شهید شدند، عزاداری کنید» . (امام علی علیه السلام از نگاه اندیشمندان غیر شیعه، ص 100 -101 .)
ژنرال سرپرسی سایکس ـ از مشاهیر خاورشناسان انگلیسی ـ میگوید: «او [علی بن ابیطالب (علیه السلام)] از میان خلفا به شرافت و بزرگواری نفس مشهور، و به غایت مراقب حال زیردستان خود بود. القائات فرستاده ها و نماینده ها در او تأثیری نداشت. به هدیه های آنان ترتیب اثر نمیداد، با حریف مکار و غدار خود معاویه ابداً طرف نسبت نبود که برای رسیدن به مقصودی که داشت سخت ترین جنایات را مرتکب شده و رذل ترین وسایل را برای پیشرفت خودش بر میانگیخت. دقت و مراقبت های خیلی سخت او [علی (علیه السلام)] در امانت و دیانت باعث شده بود که اعراب حریص که تمام امپراطوری را غارت کرده بودند از وی ناراضی باشند. لیکن صداقت، صحت عمل، دوستی کامل، ریاضت، عبادت از روی صدق، خلوص یا تجرد، وارستگی، آداب و خصایل محموده قابل توجهی که در او وجود داشت حقیقتاً صورت قابل ستایشی به وی داده بود. این که اهالی ایران در او مقام ولایت قایل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقیقی و مربی الهی میدانند واقعاً این قاعده قابل تحسین و شایان بسی تمجید است. اگر چه مقام و مرتبه او خیلی بالاتر از این ها است». (امام علی علیه السلام از نگاه اندیشمندان غیر شیعه، ص 101 -102 .)
جانین ـ شاعر آلمانی ـ گوید: «علی (علیه السلام) را جز آن که دوست بداریم و شیفته او باشیم چاره ای نداریم؛ زیرا جوان شریف و بزرگواری بود، وجدان پاکی داشت که از مهربانی و نیکی لبریز بود، و قلبش مملو از یاری و فداکاری بود، و از شیر شرزه شجاع تر بود، ولی شجاعتی ممزوج با رقت، لطف، دلسوزی، مهر و عاطفه». (امام علی علیه السلام خورشید بی غروب، ص 324 .)
جرجی زیدان ـ نویسنده و دانشمند مسیحی عرب ـ گوید: «معاویه و دوستانش برای پیشرفت مقاصد فردی خود از هیچ جنایتی دریغ نداشتند، اما علی (علیه السلام) و همراهان او، هیچ گاه از راه راست، و دفاع از حق و شرافت، تخطی و تجاوز نمیکردند … ». وی همچنین میگوید: «اگر بگویم مسیح از علی (علیه السلام) بالاتر است عقلم اجازه نمیدهد، و اگر بگویم علی (علیه السلام) از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمیدهد» . (امام علی علیه السلام خورشید بی غروب، ص 325. )
منیع : مرکز پاسخگویی به شبهات